قدس آنلاین: مبحث یومالله باوجود اهمیت ذاتیاش در مدیریت فضای اجتماعی و نقش آن در فرهنگ عمومی، کمتر بهصورت مستقل موردتوجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. دکتر جمال یزدانی، دانشآموخته فرهنگ و ارتباطات کسی است که قواعد مبنایی و کارکردهای اجتماعی بحث یوم الله را مورد مداقه قرار داده است. دکتر یزدانی دال مرکزی ایامالله در گفتمان حضرت امام خمینی(ره) را تاریخ میداند و در بیان نسبت میان تاریخ و ایامالله میگوید: از نظر حضرت امام، دال مرکزی ایامالله، تاریخ است، چراکه قرآن کریم بهعنوان منبع این گفتمان در ادبیات دینی، خود نیز از همین ابزار برای تذکر به ایامالله استفاده کرده است. به همین دلیل امام تأکید زیادی بر روایت تاریخی از ایامالله نهضت و انقلاب اسلامی مینمایند؛ به نحوی که این امر را وظیفهای دینی و ملی میدانند که باید هر نسلی نسبت به نسل آیندهاش آن را انجام دهد. حضرت امام در سالگرد ۱۷ شهریور در سال ۶۱ به همین موضوع اشاره میکنند و ایامالله را جلوه الهی و قدرت پایانناپذیر ایمان به غیب در جهان معرفی میکنند.
روایت تاریخ باید تودهمحور باشد نه قهرمانمحور
یزدانی زنده نگه داشتن و پاسداشت این ایام را وظیفه ملی میداند و تصریح میکند: وظیفه ملی روایت تاریخ ایامالله و بهخصوص با تأکید بر روایتهای توده مردم از آن، باید همهجانبه و جامع صورت گیرد تا بتوان به درستی فرایند تذکر را محقق نمود. به همین دلیل امام در نامه به سیدحمید روحانی معتقدند روایت تاریخ نه قهرمانمحور، بلکه تودهمحور باید اتفاق بیفتد و همین روایت هم باید مستند و متکی به صوت و تصویر باشد. این قید مهجور، دامنه کار را برای استفاده از دیگر قالبها اعم از فعالیتهای فرهنگی، علمی، هنری و رسانهای فراهم میآورد.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ، حراست از این ایام را به لحاظ اولویت، همسطح پاسداشت از آزادی و عدالت میخواند و در این باره میگوید: چنین گفتمانی با این ابعاد از تأثیرات و کارکردهای فردی و اجتماعی، در سطوح اولویتدار مردم و حکومت برای حراست و حفاظت است. یعنی همانطور که حراست از عدالت و آزادی اجتماعی، امری واجب برای آحاد است، یومالله هم جزئی از این موارد محسوب میشود. حضرت امام(ره) در این باره در ۱۵ خرداد ۶۰ میفرمایند: «بر ملت شریف ماست که این ایامالله را که هدیههایی از عالم غیب ربوبی است با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند؛ و با شعار و شعور بر مخالفان مکتب و خدمتگزاران به شیاطین بزرگ و کوچک بتازند و صفهای خود را فشردهتر و دلهای خود را مطمئنتر، با قدم استوار و تصمیم آهنین، بر مشکلات و توطئههای غرب و شرق غلبه کنند، و مجهز به جهاز ایمان به خدا شوند در مقابله با مشکلات».
قاعده اول: «ذکر» و «نسیان»
یزدانی در بیان قواعد گفتمانی یوم الله از چهار قاعده یاد میکند و در تشریح قاعده اول از دوگانه «نسیان» و «ذکر» سخن به میان میآورد: انسان فراموشکار است. بارها در قرآن کریم انسان در موضوعات مختلف دچار فراموشی و غفلت میشود. ما با آدمهایی طرف هستیم که آنقدر درگیر وضع موجود و مادیشان میشوند که فراموش میکنند کیستند و از کجا آمدهاند. به واسطه ویژگی فراموشکاری انسان است که نیاز به یادآوری مستمر ضروری میشود. حجم عظیم و متنوع ابزارها و نرمافزارهای یادآور در دوره مدرن هم این معنا را تأیید میکنند. در ادبیات دینی، کل کارکرد دین و ارکان آن یعنی قرآن، پیامبران و نماز در کارکرد ذکر خلاصه میشود: نحن نزلناالذکر، وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ، إِنَ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ. موضوعات مختلف برای اینکه به یاد بیایند و در یاد بمانند باید دارای ویژگیهای خاصی باشند وگرنه کمکم به بوته فراموشی سپرده میشوند.
قاعده دوم: «اعجاب»
وی قواعد دیگر این گفتمان را ذیل قاعده اول تعریف میکند و در بیان «اعجاب» به عنوان دومین قاعده گفتمانی اضافه میکند: نخستین ویژگی برای یادآوری انسان، اعجاب است. انسان موجود بسیارضعیفی است، به همین دلیل در برابر عظمت و ابهت کرنش میکند و سر تعظیم فرود میآورد. مثلاً در قصه قارون، قوم بنیاسرائیل در برابر حجم ثروت او دچار همین حالت میشوند: «فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ». یا در جای دیگری خداوند به مؤمنان سفارش میکند: «وَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلاَدُهُمْ» اموال و فرزندان کفار شما را به کرنش وادار نکند. البته خداوند از همین ویژگی انسان نهایت بهره را برده است و در برابر چشمان مخلوقش چیزهای بزرگ و اعجابانگیزی را قرار داده است. مثلاً خود معجزه پیامبران برای بشر مبتنی بر همین کارکرد بوده است. یکی از ارزشهای خبری در حوزه رسانه نیز اعجاب است. هرچقدر سوژه خبری بزرگ و تعجببرانگیزتر باشد بیشتر مورد توجه مخاطب قرار میگیرد.
قاعده سوم: «تکرار»
سومین قاعده گفتمانی ایام الله «تکرار» است که دکتر یزدانی در این باره میگوید: تکرار برای انسان نظم را به بار میآورد. گرچه انسان از امر تکراری بیزار است اما زندگیاش با تکرار نیز سامان مییابد و از آن راه فراری نیست. تکرار کردن، عادت به بار میآورد و عادت، به انسان قدرت برنامهریزی و بازخوانی میدهد. عادت وابستگی و انس میآورد، به هرصورت یکی از روشهای رشد انسان، عادتپذیر بودن آن است. یکی از ویژگیهای مهم مناسک دینی اتکای آن به تکرار است. مثلاً نماز که کارکرد آن ذکر و تذکر است، روزانه پنجبار تکرار میشود.
قاعده چهارم: «مناسکی بودن»
این پژوهشگر حوزه فرهنگ در پایان تصریح میکند: «مناسکی بودن» چهارمین قاعده گفتمانی ایامالله است که سبب میشود تجربه فردی و جمعی برای انسان رقم بخورد و فرهنگ و جامعه از سوی یک جمع خاص بازتولید شود: یک فرد در مناسک نمازجماعت که در مسجد برقرار است، هم با دیگران مرتبط میشود و هم بهصورت فردی تجربه کسب میکند. فرهنگ یک جامعه تا وقتی زنده است که قدرت ساخت، بازسازی و تعالی مناسک را برای اعضای خود داراست. مناسک به اعضای جامعه نظم و قاعده رفتاری معنابخش میدهد؛ مثلاً مناسک دهه محرم. البته الزاماً همه این مناسک عقلانی و مبتنی بر شرع نیستند. برخی وارداتی، برخی خرافی، برخی جعلی و... هستند. اما در هرصورت باید مناسک اجتماعی متناسب با نیازهای مخاطب بهروزرسانی شوند.
نظر شما